وجودشناسی ابن سینا زمینه ساز نزدیکی عین و ذهن

Authors

مهناز قانعی

abstract

براساس دلایل ابن سینا منظور ارسطو از «موجود» در موضوع فلسفه «موجود از حیث وجود» بوده است. یکی از جنبه های اهمیت این تفسیر، فراهم ساختن مجال طرح مسائلی چون وجود و ماهیت و واجب و ممکن در فلسفه است. از سوی دیگر ابن سینا به تحلیل مفهومی وجود بیش از ارسطو توجه کرده و عمدتاً بحث از وجود را، با طرح مسئله­ بی­­واسطه معنای آن آغاز می­کند. وی اصولاً در مباحث فلسفی، صرفاً به موجود انضمامی نظر ندارد، بلکه به نظر می رسد هستی را در اصل و حقیقت خود، دارای وسعتی غیرقابل تقیید می بیند که عین و ذهن، هر دو را دربرمی گیرد. وی در همان اوایل مباحث وجود، از سویی به مفهوم شیء و ملازمت آن با مفهوم وجود و از سوی دیگر به نوعی تمایز هستی شناسانه میان ماهیت و وجود توجه کرده است. این بررسی ها نشان می­دهد روش ابن­سینا در هستی­ شناسی از جهاتی با روش ارسطو تفاوت دارد. وی از روش تحلیل مفهومی بیش از ارسطو استفاده می­کند اما از سوی دیگر، مسائلی چون صدق و وجوب را، که در ارسطو بیشتر وجهه­ منطقی دارند، از جنبه هستی شناسانه­ آن نیز مورد واکاوی قرار می­دهد. یعنی گویی ابن سینا در هستی شناسی خود، دائماً از عین به ذهن در تردد است.  به این ترتیب حکمت سینوی زمینه ظهور دو معنای تشکیک وجود و امکان فقری، را فراهم کرده است.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

وجودشناسی ابن سینا و ابن رشد

به دلیل نقش محوری ابن سینا در شکل گیری و تکامل فلسفه ی اسلامی و نیز استفاده ی هوشمندانه ی وی از اندیشه های پیشین، آشنایی با حکمت سینوی به عنوان نقطه ی حساس و محوری در شناخت فلسفه ی اسلامی دانسته می شود. از سوی دیگر ابن رشد به عنوان تأثیرگذارترین فیلسوف مسلمان در خارج از جهان اسلام از جایگاهی ویژه برخوردار است. از این رو در این نوشتار با بیان اندیشه های ابن سینا درچند مسأله ی کلیدی و در کنار آن ...

15 صفحه اول

تأثیر ابن سینا بر وجودشناسی دنس اسکوتوس

تبیین تأثیر آراء ابن سینا بر افکار اسکوتوس و مقایسه دیدگاه های این دو متفکر در زمینه مباحث وجودشناسی از بایسته های بازخوانی فلسفه مَدرسی اسکوتوس و از لوازم شناخت جایگاه تفکر فلسفی ابن سیناست. به رغم این که هر دو متفکر در گستره افکار فلسفی خود به نحوی تحت تأثیر ارسطو و سنت مشاء بوده اند و بالطبع شباهت های فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، ولی تفاوت هایی نیز میان آن دو قابل طرح و بررسی است. ...

full text

بررسی و مقایسۀ جایگاه وجودشناسی و معرفت‌شناسی عقل فعال نزد ابن سینا و توماس آکوئینی

عقل فعال بعد از ارسطو جایگاه متفاوتی در اندیشۀ فیلسوفان داشته است. هریک بنابر نیاز و خلأیی در فلسفة خود جایگاه عقل فعال را تعیین می‌کردند. افلاطون کلیات را قائم به ذات، مجرد، و ثابت می‌دانست که در عالم محسوس نبودند. او نیازی به وجود عقل فعال حس نمی‌کرد، اما ارسطو، در مخالفت با استاد خود، کلیات را در امور محسوس قرار داد، از آن‌جا که ارسطو از عقل به‌ صورت مبهم و در مقایسه با حس سخن گفت، برای تبیی...

full text

ذهن از منظر ابن سینا

«ذهن» از واژگان و مفاهیمی است که به کرات در آثار فلاسفۀ مسلمان از جمله ابن سینا به چشم می خورد اما معنای محصلّی از آن را به سختی می توان تبیین کرد. با توجه به نوع کاربردهای این واژه در آثار ابن سینا و نظر به گستردگی و تنوع آن آثار شاید بتوان حدود معنایی این واژه را از منظر وی به دست آورد. این معنا حدود مشترکی با نفس از یک طرف و با مغز و سیستم عصبی از طرف دیگر دارد. همچنین می توان ناگفته هایی از ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
حکمت سینوی (مشکوة النور)

Publisher: دانشگاه امام صادق علیه السلام پردیس خواهران

ISSN 17356687

volume 14

issue 44 2011

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023